Just for LOVEنـوشــتـه هــایــــم را میــخـــوانـــــے و مــیـگــــویـــــے : زیــبـــــا بـــــود !! راســـتــــے درد هـــای آدم هـــا زیــبــــایـــے دارد ؟! |
قــــرص هــاے خـــوابـــ آورامشب انگار قرص هایم آلزایمرگرفته اند!!! لعنتی ها یادشان رفته "خواب آورند" نه "یادآور"
آهــســتـــه بـیـــاآهستﮧ بیا
چیزے هم ننویس
نظر هم نگذار
همان ڪﮧ بخوانے بس است
من بﮧ بے محلے آدمها عادت دارم.
⇝آشـفـتــگــــے مـــن⇜آشفتگی من از این نیست که تو به من دروغ گفته ای ،
از این آشفته ام که دیگر نمی توانم تو را باور کنم … !
گــــم شــــدنهر بار که کودکانه دست کسی را گرفتم گم شدم!
ترس من از گم شدن نیست...
از گرفتن دستی است که "بی بهانه رهایم کند"...!
تـنـهـــایــے حــس بــدے نـیـســتــــتنهایی حس بدی نیست ... اگر طعم تلخ
بیهوده دوست داشتن را چشیده باشی...
آدمــــے دیــگـــــر شـــده ام !!این روزها آدمی دیگر شده ام...
بغضی نامفهوم مدام گلویم را میفشارد... و من احساس یک انسان معمولی را دارم!!!
دیگر عشق را نمیشناسم... و افسوس ک این یعنی :حال من این روزها خوب است.... :- (ع
تــــوصـیـفـــ حـــالـماگر بخواهم حالم را توصیف کنم...
فقط میتونم بگم...
خنده هام درد میکنه...
خــودتـــ را در آغــوش بــگـیــر و بـخــوابـــخودت را درآغوش بگیر و بخواب!
هیچکس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد..
این جمع پر از تنهاییست...
مـــن خـــــوبــممن خوبم...
فقط کمی
...
بی حوصله ام
...
آسمان روی سرم سنگینی میکند
...
روزهایم کش امده....
هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم
...
باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم
...
روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارند
...
چون
...
من خوبم. من آرامم. من قول داده ام.
خــــــداونــداخداوندا! خداوندا!
قرارم باش و یارم باش ... جهان تاریکی محض است . می ترسم
...
کنارم باش ...
✘تــــــلــخ✘کافه چی نه قهوه ترک میخواهم نه فرانسه...
تلخ ترین قهوه ات را بیاور...
دوست دارم ببینم چیزی تلخ تر از این زندگی هم هست!!!
رابـطـــه ی از دســتــــ رفـتــهتلاش برای زنده کردن یک رابطه ی از دست رفته مثل اینکه بخوای یه چای سرد شده رو با ریختن آب جوش گرم کنی! نه رنگش مثل اول میشه نه طعمش ...
بـهـــانــه اے بـراے مـــانــدن ...عاشق واقعی کسی ست که
...
زمانی که هزار دلیل برای رفتن دارد
...
هنوز هم به دنبال بهانه ای برای ماندن می گردد...
نـقـــــــابــــدست به صورتم نزن!
می ترسم بیفتد...
نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد...
سیل اشک هایم تو را با خود ببرد...
و باز من بمانم و تنهایی...
هـمـــه رهـگــذرنـــد!!منتظر هیچ دستی در هیچ جای دنیا نباش
...
اشکهایت را با دستهای خودت پاک کن
...
همه رهگذرند....
دلـــم آغـــوشــی میــخــواهد کــه .....دلم آغوشی میخوادکه نه زن باشد، نه مرد! خدایا! زمین نمی آیی؟؟؟؟
بــن بـســتـــــ زنــدگـــــےهر وقت ب بن بست رسیدم باید بدونم، خدا پشت
دیوار منتظرمه...
خــــوابـــــتو چه میدانی از روزگارم از دلتنگی ام،
گاهی به خدا التماس می کنم که فقط خوابت را ببینم،
فقط خواب...
چـگـــونــه ســــاده زنـــدگـــــے کـنـــم؟؟" به سادگی " رفت!!!
" به سادگی " بخشیدم!!!
حالا مانده ام چگونه بدون او " به سادگی " زندگی کنم!!!
ببخشید که دیگر جواب سلامِ کسی را نمی دهم...!!!دلم می لرزد هر گاه صدای جدیدی سلام می کند!
قلبم می کوبد؛
نفَسم تنگ می شود،
دستانم به لرزه می افتند!
من دیگر کشش خداحافظی ندارم...
ببخشید که دیگر جواب سلامِ کسی را نمی دهم...!!!
از تــه دل بـخـشـیـــدمـتمیگن بخشیدن باید از ته دل باشه!
اما دل من شکسته دیگ سرو ته نداره :- (
ایــن روزهـــا پــر از ســکــــوتـــمنه حوصله دوست داشتن دارم
نه میخواهم کسی دوستم داشته باشد
این روزها سردم...
احساسم یخ زده است...
نه به آمدنی دلخوشم و نه از رفتنی غمگین...
این روزها پراز سکوتم...!
آتـــشــے در وجـــودم †☜بگذار گریه کنم... شاید اشک هایم بتواند آتشی را که عشقم در وجودم انداخت خاموش کند...
دلــــــم شـکـسـتــــ .... بـنـــدش ردم !!!دلم.... شكسـت ، بندش زدم !! اما دیگه هیچوقت مثل اولش نشد . . . . . سخت شد ، ســـرد شد !! تنگ شد
☞بـا تــو ام . . . بـا تــو خــــدابا توام ، با توخــــــــدا..
یک کمی معجزه کن
چند تا دوست برایم بفرست...
پاکتی از کلمه
جعبه ای از لبخند...
نامه ای هم بفرست
کوچه های دل من باز خلوت شده است...
قبل از اینکه برسم
دوستــی را بردند
یک نفر گفت به من: باز دیر آمده ای .... دوست قسمت شده است
با توام با تو خدا ....
یک دل قلابی ...
یک دل خیلی بد... چقدر می ارزد؟ ....
من که هرجا رفتم جار زدم : شده این قلب حراج ... بدوید... یک دل مجانی
قیمتش یک لبخند.... به همین ارزانــــی
هیچ وقت اما... هیچ کس قلب مرا قرض نکرد...
هیچ کس دل نخرید...
با توام... با تو؛ خـــــدا...
پس بیا... این دل من ... مال خودت...
من که دیگر رفتم اما...
ببر این دل را...
دنبال خودت
تــرجــیــح مـیــدهــم ....ترجیح میدهم حقیقتی عذابم دهد تا دروغی آرامم کند !!!!
کــے بـاهــم غــریـبـه شـدیـم ؟؟کی با هم غریبه شدیم که من هم مستحق دروغ شدم؟!
از نــو شــروع نـکـــنآدمـهایِ تمام شده را دیگر از نو شروع نکن....
نـه آنها مثل قبل خواهند بود.
نه تـو.
نه حتی رابـطه تان...
دیــوار اتــاقبا دیوار اتاق مهربون باشین...
شاید گاهی لازم باشه یه شب تا صبح باهاش اختلاط کنید!!
☞°پــس نـگـــو خــداروشــکــــر °☜وقتي ازم ميپرسي كه خوبي و من ميگم اي بد نيستم...
يعني بدم..!
خيلي هم بدم...
پس نگو خدارو شكر..!!!
خــــدا هـســتـــــــچقدرخوبه وقتی دلت تنگ باشه وقتی آدما حرفتو نمیفهمن خداهست که باهاش حرف بزنی مهم نیست که جوابتو بده یا نه مهم اینه پشتت بهش
گرمه که مسخرت نمیکنه درکت میکنه ودوست داره...
ایـــن آخـــریــن بـارم بــود ...این آخرین بارم بود...
دیگر احساسم را برای هیچ کس عریان نمیکنم...
صداقت یعنی حماقت !!
ســـاده اے لـیــلــــے جـــان ؟!دیگر به هوای نازت ،هیچ مردی سر به بیابان نمی گذارد !
ساده ای لیلی جان..!؟
اینجا مردها با یک کلیک ،روزی هزار بار عاشق می شوند...!
•°یـکـــ نـفــر خــواهـــد بـریــــد °•فـــرقـــی نـمــیکــنـــد تـــو دل ببـــــــری یــــا مــــن دل ببـــــــــــازم .. اگـــر حـــکــــم ، حـــکـــم دل نـبـــاشـــد .. دیـــر یــــا زود یــــک نـــفــــر خــــواهـــــد بریـــــــــــــــد !
هــیـچ نمـیــدانـم کـیـســـتــ ☜دلم برای یک نفر تنگ است....نه میدانم نامش چیست...و نه میدانم چه می کند...حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم....رنگ موهایش را نمی دانم....لبخندش را هم ندیده ام....فقط میدانم که باید باشد و دیگر نیست......!
جـانـبـادر چـنــد درصـد اسـتـــ کــســے کــه . . . . .جانباز ِ چند درصد است؟
کسی که در یک حادثه ی عشقی قلب و غرور خود را از دست داده است؟!
هـــنـر آدمــ هـااین روز ها تنها هنر آدم ها دل شکستن است.
مـثـل یــک قـطـــره اشـکــــ※وقـتی از چـشمِ کـسی بیُــفتی
مثلِ یــك قـــطره اشک ..
دیگه فــرقـی نمیــکنه کجـــا بـــاشی !؟
...
گوشه ی چشم ..
رویِ گونه ..
و يا ..
رویِ خــاک !...
تـــو دیـگه چــکیــدی !!!
جــای مــن هـمـیـنــجــاسـتـــــبگذار بگویند مغرور است... سرد است..
مدت هاست که درختچه بی تفاوتی هایم را روی طاقچه عادت جا گذاشته ام...
و از دور نگاهم به دست زمانه ای است که این گیاه چندساله را سبزتر میکند...
بگذار هرچه میخواهند بگویند...
جای من همینجاست... کنار درختچه بی تفاوتی ها...
هــمـیـــــــــــــــــــــــــــــن !!ﺩﺭﺩ ﻣﯿـــــــــﮑﺸﻤـــ . . .
ﺩﺭﺩ ﻣﯿـــــــــﮑﺸﻤـــ . . . ﺩﺭﺩ!!!
ﻫﻢ ﺗــــــــﻠﺦ ﺍﺳﺖ ﻫﻢ ﺍﺭﺯﺍﻥ!!!
ﻫﻢ ﺳﻨﮕﯿــــــــﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻢ ﺍﯾﻨــــــــﮑﻪ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻧﻤﯿــــــــﺸﻮﻡ!!!
ﻭ ﺭﻓﯿـــــــﻘﯽ ﮐﻪ ﻣــــــﺮﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﮐﺮﺩ...ﻧﺎﺑﺎﺏ ﻧﺒﻮﺩ...!!!
ﻓﻘﻂ!ﻧﮕﻔــــــــــﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ ﻧﯿــــــــــــﺴﺖ!!!
ﻫﻤﯿــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــﻦ. . . !
|
طراح قالب: آوازک |
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |